پدر موسیقی نوین ایران، «علینقی وزیری»، از مادری نهادساز، «بیبی خانم استرآبادی»، مؤسس اولین مدرسهی دخترانه در ایران و پدری نظامی، «موسیخان وزیری» زاده شد. او با تالیان همعصر خود در هنر نقاشی و شعر، «کمالالملک» و «نیما»، افتراقاتی اساسی داشت؛ مبارزی مشروطهخواه بود و در سیاست گرایشی عملگرایانه داشت و هرچه بود ادبیات و نقاشی برای تحول، تاریخ و دستمایه بیش از «موسیقیِ همیشه زیر پا لهشده» داشتند. اولین درسهای موسیقی و زبان فرانسه را نزد «حسینقلی قزلایاغ» فرا گرفت. بعدها با «محمد حجازی»، نوازندهی ویلن و «پرژوفروا»، کشیشی فرانسوی که پیانو مینواخت گروهی سه نفره تشکیل دادند. درسهای اولیهی هارمونی و کنترپوان را از همین کشیش فرانسوی آموخت و بعدتر در فرانسه و آلمان تحصیل موسیقی را پی گرفت. وزیری برای موسیقی هرچه باید پایه میگذاشت با مایهای که داشت، گذاشت؛ موسیقی پیش از خود را ثبت کرد؛ ردیفهای هر دو استاد پیش از خودش را نوشت، «میرزا عبدالله» و «میرزا حسینقلی» و برای این نوشتن، علامات و نحوهی نگارش پرمایهای را بنا گذاشت که استفاده از روش نتنویسی اروپایی بود با استفاده از نشانههای ابتکاری که برتابندهی ویژگیهای موسیقی ایرانی بود؛ دو علامت «کُرُن» و «سُری» از ابداعات و ابتکارات اوست. آموزش نوین موسیقی را نهادینه کرد؛ مدرسهی موسیقیای تأسیس کرد و در آن به آموزش بااستعدادترین جوانان زمانه پرداخت؛ «ابوالحسن صبا»، «موسی معروفی»، «روحالله خالقی». شیوههای آموزشی را بنیان نهاد، «دستور تار»، «دستور جدید تار»، «دستور ویلن»، «دستور سهتار»، «سرود مدارس» و «موسیقی نظری» را نگاشت و در بهکارگیری آنها در آموزش همت گماشت. آثاری بینظیر برای ساز تخصصیاش، تار، پدید آورد که همچنان اجرای آنها برای هر نوازندهای محک توانایی و تسلط است؛ «دخترک ژولیده»، «ژیمناستیک موزیکال»، «بندباز»، «حاضر باش»، «تمرین دشتی» و … . آثاری چندصدایی برای ارکستر با فواصل ایرانی بهوجود آورد که پایهگذار بسیاری از گرایشها در موسیقی ایران شد؛ «مارش ظفر»، «مارش لشکر جنوب»، «مارش ایران»، «مارش أصفهان»، «سمفونی شوم». برای کودکان قطعات بسیاری ساخت؛ «تاتی تاتی»، «گنجشک محبوس» و «ماه»… . آثاری بر اشعار متقدمان و همعصرانش پدیدآورد؛ «گوشهنشین»، «خریدار تو»، «چه شود گر فکنی…». اُپرتها و نمایشهای موزیکال به صحنه آورد و «کلوپ موزیکال» را به راه انداخت؛ «دزدی بوسه»، «گلرخ» و … . سخنرانیهای مهمی در روشنگری و نقد موسیقی ایراد کرد؛ «در عالم موسیقی و صنعت» که توسط سعید نفیسی منتشر شد.
با اینهمه به مدت پنج سال از ادارهی مدرسهی موسیقی کنار گذاشته شد و نهایتاً، نظم و پشتکار و گامهای استوارش تحمل نشد و کناره گرفت؛ به تدریس زیباییشناسی در دانشگاه تهران بسنده کرد و سکوت را چاشنی درون پرغوغایش نمود. تصور آنکه بدون سایهی او بتوان تصویری از عاقبتی برای تاریخ موسیقی صدسالهی اخیر ثبت کرد، غیرممکن است. کلنل عیلنقی وزیری، پدر موسیقی نوین ایران در روزهای جنجالی سالی سرنوشتساز، ۱۳۵۸، چشم از جهان فروبست، اعلام پایان حیات مادیاش، در صحن عمومی چند سطر مختصر از روزنامهی کیهان را به خود اختصاص داد، اما تالی بیبدیلش در نظم و دقت و بداعت، «فرامرز پایور»، در مهرماه ۱۳۵۸ کنسرتی به گرامیداشت او در تالار رودکی برگزار کرد.