هنوز ابعاد کار سُترگ و فکر و پشتکار و پیشینهی موسی معروفی به دقت واکاوی نشده، تأثیر بلامنازعاش بر آموزش و ثبت و ضبط ردیف موسیقی ایرانی به پایان نرسیده است. پدرش «محمداسماعیل امینالممالک»، برادر«میرزا علیاصغرخان اتابک»، صدراعظم «ناصرالدین شاه» و «مظفرالدین شاه» بود. نزد «حاج میرزا ابراهیم» (ملاباشی) صرف، نحو، منطق و فقه و تفسیر آموخت. شاید معلمِ عکاسی او، «آقایوسف صورتگر»، عکاس دربار ناصرالدین شاه، دو ویژگی را در نهاد موسیخان بیدار کرد؛ چون سهتار مینواخت، معروفی با صدای سهتار او بود که به موسیقی ایرانی آشنا شد و چون عکس برمیداشت، ذهن معروفی را به ثبت و ضبط معطوف کرد. پس از آشنایی با سهتار، پیانوهای عمارت باغ مجلل پدرش را به صدا درآورد، مدتی در اثر مراودات خانوادگی با «سماع حضور» و «میرزاحسینقلی» نزد خویش تار نواخت و در ۱۲۹۷، وقتی که بیستونه سال داشت، عمویش او را نزد «درویشخان» برد.
پشتکار و علاقهاش چنان بود که تصدیقنامهی کتبی و تبرزین طلا از درویشخان گرفت. تئوری موسیقی را نزد «حسین هنگآفرین» آموخت، از اولین شاگردان مدرسهی موسیقی «علینقی وزیری» بود و در ارکستر وزیری تار مینواخت. تصنیف «موسم گل» با شعر «وحید دستگردی» از ساختههای اوست که با صدای «قمرالملوک وزیری» بر جریدهی اُمَهات تصانیف ایرانی ثبت است. همچنین صفحه ضبط کرد، و از اولین روزهای تأسیس رادیو تهران از تکنوازان برجستهی آن بود، «علی تجویدی»، «فرامرز پایور»، «نصرالله زرین پنجه»، «هوشنگ ظریف» و «فریدون حافظی» از شاگردانش بودند، معلم تار و از اعضای ارکستر انجمن موسیقی به سرپرستی «روحالله خالقی» بود، پیشدرآمد و رِنگ بسیار ساخت، و در مکتب وزیری چنان پایداری کرد که در دورهی خطونشان کشیدن «غلامحسین مینباشیان» برای موسیقی ایرانی، در هنرستان «دفتر اندیکاتور» نوشت. با این همه در گشاد و شمع افروخت؛ نوشت و نوشت و نوشت، ردیفی جامع از «میرزا عبدالله» و «میرزاحسینقلی» ( با استناد به ثبت وزیری) و درویشخان ( که خودش به آن مسلط بود) و «منتظمالحکما» ( با استناد به ثبت «مخبرالسلطنه») گرد آورد. هرچند که هنوز ابعاد کار سترگ و فکر و پشتکارش به چشم کمسوی ما نیامده است و نور را بر دمدستیها افشاندهایم، او از پس یکسالونیم شورا با بزرگانِ ردیفِ دوران به این نتیجه رسید که بهتر آن باشد که یکتنه کارِ تمام کند. معروفی به تدریج به عقاید سنتی گرایید و دست از ساز زدن شست، امّا گوهر شبچراغ همتاش سالهای آینده چشم همه را خیره خواهد کرد.