سال ۱۳۳۰، وقتی هفدهساله بود، شاگرد «حسین تهرانی» شد. «مرتضی» و «مصطفی گرگینزاده»، داییهایش، او را به تهرانی معرفی کردند. حسین تهرانی که تمبک را، به قول خودش، از «صفر سمت چپ یک» به سمت راست اعداد آورد، به این ترتیب صاحب شاگردی شد که تمام عمرش را بیوقفه صرف نمایاندن و اجرا به شیوهی او کرد، جای خالیاش را در هنرستان پُر کرد، شیوهاش را به نسلهای بعد پیوند زد و آثاری را به وجود آورد که در برگیرندهی برخی از تکنیکهای تهرانی بود. سال ۱۳۳۷، با معرفی تهرانی، به گروههای موسیقی فرهنگ و هنر پیوست و در سال ۱۳۴۵ سرپرستی «گروه تمبک وزارت فرهنگوهنر» را، که تهرانی پایهگذار آن بود، عهدهدار شد. مهمترین اثر محمد اسماعیلی طراحی بخش کوبهای «رونما» است. این اثر بر اساس داستانی از «پروین سرلک» و با آهنگسازی «محمد حیدری» و همکاری گروه رقص سازمان فولکلوریک ایران، بیش از ۲۰۰ اجرا در تالار رودکی داشت. محمد اسماعیلی پس از درگذشت حسین تهرانی، تمبکنواز ثابت گروههای «فرامرز پایور» شد، در اجراهای بیشماری همراه او روی صحنه بود و شیوش سازش یکی از نشانههای صدادهی گروههای پایور شد. در اوایل دههی شصت که سرمای فَترت شاخههای گسترهی هنر ایران را زده بود، در عُزلت نوازندگیاش را سرپا نگاه داشت و در ستارهبارانِ کنسرتِ اساتید در میان بغض شنوندگان، یکی از درخشانترین ستارگان گروه بود. اسماعیلی علیرغم مباحث زیادی که در دههی شصت به پیرامون تمبکنوازیاش درگرفت، هیچگاه تن به بحث نداد، ساز زد و سکوت کرد؛ راهی که برای او هوشمندانهترین انتخاب بود.