مقالات

کنسرت نوا: شلختگی اطلاعات در اینسرت یک کاست

author-avatar

درباره علی صمدپور

۱۸ خرداد سال ۱۳۴۹ در آبادان متولد شد. او فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد تهران است. وی موسیقی ایرانی و نوازندگی تار را نزد هنرمندانی نظیر «جهانشاه صارمی»، «سیامک نعمت ناصر»، «هوشنگ ظریف» ، «حسین علیزاده» و «داریوش طلایی» فرا گرفت. او همچنین در زمینه‌‌ی آهنگسازی فیلم و تولید و نشر آثار موسیقی فعالیت دارد. وی از اعضای قدیمی گروه موسیقی «هم آوایان» است.

بروشوری که در اینجا ملاحظه می‌کنید تمام آن چیزی است که از کنسرت نوا و اجرای زنده‌ی آن توسط گروه حفظ و اشاعه‌ی موسیقی ایرانی و خوانندگی پریسا، در جشنواره‌ی شیراز سال ۱۳۵۶، از سوی شرکت CBS و با همکاری مرکز حفظ و اشاعه‌ی موسیقی ایرانی منتشر شده است. گروه نوازی در موسیقی ایرانی سابقه‌ی چندانی ندارد. شکل‌گرفتن یک گروه موسیقی اسباب فراوان فرهنگی، هنری، فنی و علمی نیاز دارد. گروهی از سازها زمانی در کنار هم به‌درستی صدا می‌دهند که بتوانند:

  1. گستره‌ی صوتی متناسبی از صداهای زیر و بم را چنان در کنار هم به گوش برسانند که گروه نه چنان زیر و غیرقابل تحمل و نه چنان بم و مبهم به گوش برسد.
  2. رنگ‌های متنوعی از اشکال صوتی و جنس‌های متنوعی از صدا را به گوش برسانند، که این به ساختمان ساز و نوع صدادهی سازها باز می‌گردد. از این منظر، سازها به چندین گروه دسته‌بندی می‌شوند: سازهای بادی، سازهای زهی، سازهای کوبه‌ای؛ و هر دسته و رسته نیز خود به چند زیر شاخه: سازهای بادی/چوبی، بادی/برنجی یا مثلا سازهای زهی/آرشه‌ای و زهی/مضرابی…
  3. گستره‌ی متناسبی از بلندا و یا داینامیک صدا را به گوش شنونده برسانند.

این ویژگی‌ها انتظاراتی است که معمولا از یک همنشینی موسیقایی انتظار می‌رود. طبیعی است که، این دانش هرچند می‌تواند در شروع تجربیات گروه نوازی در تاریخ موسیقی ایرانی مورد توجه بوده باشد، ولی نمی‌توان انتظار داشت که به‌دقت و درستی و با اشراف به همه‌ی خواسته‌های یک گروه موسیقی به آنها رسیدگی شده باشد؛ با سازهایی که به‌طور تاریخی بیشتر طراحی و فکرِ «با‌هم‌ساز‌نزدن» معطوف‌شان بوده، همه‌ی این ویژگی‌ها را به هم آمیختن و در کنار هم شنیدن‌شان مسلماً مخاطره‌آمیز بوده و هست، که البته، ظاهراً، دیگر به آن عادت کرده‌ایم و بخش بزرگی از سلیقه‌ی موسیقی ما را شکل داده است. چندان که گروه اجرا کننده‌ی کنسرت نوا، که از پس ۵۰ سال تاریخ گروه نوازی تا آن زمان در کنار هم نشسته‌اند، همچنان در بخش بم (باس) فاقد صدادهی است؛ بم‌ترین صدای این گروه را تار و سنتور با صدای،‌احتمالاً، RE روی خط سوم کلید فا تامین می‌کنند و بافت چندان غنی‌ای را از تجربه‌ی صوتی به گوش نمی‌رسانند.

بروشور کنسرت نوا پریسا، حسین علیزادهاینسرت کاست پریسا، کنسرت نوا

اینجا، به نظر می‌رسد، بیشتر همنشینی‌ها به واسطه‌ی دوستی، رفاقت و اشتراک فکری یا کسب موقعیت و یا سپردن خویش به انتخابی تقدیری شکل گرفته باشند؛ تنها چند سال بعد، تقریبا هیچکدام از اعضای این گروه دیگر کنار هم ننشستند.

کنسرت نوا، گروه نوازی در هوای آزاد

به بروشور آلبوم برگردیم. اول از همه نام کاست مزین به نام خواننده، پریسا است و این نشان از اهمیت نقش بلامنازع انگاشته‌شده‌ی خوانندگی تا آن تاریخ می‌دهد؛ خواننده بعد از انقلاب و تا دهه‌ی هفتاد شخص دوم آلبوم‌ها شد، همچنان که بازیگران در سینما از اهمیت‌شان کاسته شد. اصولاً، یک رویکرد مهم شدن پشت صحنه‌ در بعد انقلاب شکل گرفت، پشت شعبده‌ی هنر را نشان دادن؛ که چندان کمکی به شکل گرفتن جادو نکرد. نکته‌ی بعدی اشاره به نوسان صوتی در روی جلد است که توجه را به خود معطوف می‌دارد:

«نوسان جزیی صوت بعلت ضبط در هوای آزاد است»

این جمله، به عقیده‌ی من، به خاطر فقدان سابقه در انتشار آثار صوتی موسیقی موسوم به «اصیل ایرانی» خارج از استودیوها بوده است. در واقع شاید این اولین بارهایی است که موسیقی ایرانی در حال اجرای زنده به گونه‌ای که قابل پخش باشد ضبط شده است؛‌ اجرای راست‌پنجگاه (شجریان، لطفی، فرهنگ‌فر) و نوا (گروه شیدا) از دیگر تجربه‌های چنین انتشارهایی است، که صاحب اعتبارش سازمان جشن هنر شیراز است؛‌نهادی که در دهه‌ی پنجاه بر فرهنگ و هنر ایرانی تاثیر غیرقابل کتمانی گذاشت با کمتر نقطه‌ی ضعفی.
همچنین اشاره به «اجرای زنده» در ابتدای این توضیحات قابل تامل است.

 

 

اما تمام ماجرا به لبه‌ی سمت راستی اینسرت این کاست تاریخی باز می‌گردد:

اسامی گوشه‌هایی که به دستگاه نوا به روایت نورعلی برومند از ردیف منسوب به میرزا عبدالله باز می‌گردند که در میان‌شان نام چهار قطعه‌ از کنسرت نوا به چشم می‌خورد:

  • تصنیفی به روایت عبدالله دوامی
  • چهارمضرابی در نوا، که نام سازنده‌اش در اینسرت به هر دلیل نیامده است.
  • چهارمضرابی دیگر، که نام سازنده‌اش در اینسرت به هر دلیل نیامده است.
  • و تصنیفی در نهفت، به‌روایت محمدعلی کیانی‌نژاد

تکلیف دو قطعه‌ی اول روشن است؛ انتساب روایت عبدالله دوامی برای تصنیفی بر شعر حافظ و دومی چهارمضرابی از صبا که همه می‌شناسندش. اما چهارمضراب دیگر به کسی منسوب نشده که کار کسی نیست جز نوازنده‌ی بسیار جوانش در آن سال؛‌پرویز مشکاتیان. تصنیف دوم که در افواه به تصنیفی ساخته‌ی حسین علیزاده معروف شده در اینجا به عنوان کیانی‌نژاد و روایت او نقل شده است. این تصنیف، در واقع، قطعه‌ای در دوضربی ترکیبی است، از ساخته‌های ابوالحسن صبا که، ظاهراً، محمدعلی کیانی‌نژاد به‌خاطر سبقه‌‌ی خراسانی‌اش آن را در متر پنج‌تایی نواخته و، به انتخاب و سلیقه‌ی کسی که معلوم نیست کیست (خودش؟ دیگری؟ علیزاده؟ سایه؟)، شعری از حافظ بر آن سوار شده است.

قطعه دوضربی ترکیبی، از ساخته‌های ابوالحسن صبا

درس‌هایی برای موسیقی‌شناسان

موسیقی‌شناسان امروزی باید از این شلختگی در رد و بدل کردن اطلاعات کنسرت نوا درس بگیرند:

  • روایت‌های متواتر، چهارمضراب صبا را از عدم ارجاع درست در اینسرت مصون نگه داشته است و خوشبختانه قطعه، علی‌رغم این بی‌مبالاتی، به نام کس دیگری در تاریخ ثبت نشده است.
    انتساب روایت تصنیف به عبدالله دوامی تکلیف این یکی را هم روشن کرده است.
  • با نیامدن نشانی درست برای چهارمضراب ساخته‌ی پرویز مشکاتیانِ بیست‌ساله، توجه شنوندگان به او و جایگاه هنری‌اش و نقشش در شکل‌گیری این برنامه از میان رفته است.
  • مهم‌ترین اغتشاش اطلاعات درباره‌ی تصنیف نهفت به روایت محمدعلی کیانی‌نژاد اتفاق افتاده است؛ ضربی صبا را کیانی‌نژاد تغییر داده،‌ احتمالاً کسی برایش شعری پیشنهاد کرده‌ و، در شکلی از بی‌مبالاتی تاریخ‌نگارانه همه‌ی اینها به پای حسین علیزاده نوشته شده است: صبا فراموش شده، کار کیانی‌نژاد دیده نشده و پیشنهاد دهنده‌ی شعر نیز نامشخص است.
  • روی جلد نام حسین محمد‌علی‌زاده به عنوان «سرپرست گروه» و «تهیه‌کننده‌ی برنامه» آمده است، که هیچکدام دال بر آهنگسازی یا تنظیم مجموعه نیست. حتا اگر او ایده‌ای مبنی بر گروه نوازی آوازی را در این کار مطرح کرده باشد، باز هم این اطلاعات ردوبدل نشده است.

آیا شنوندگان پر احساس موسیقی ایرانی تنها به اطلاعات روی جلد توجه می‌کنند؟

نقش متوقف شدن تولید رسمی این آثار در اثر انقلاب و مخدوش شدن چرخش اطلاعات را نیز نباید نادیده گرفت.

پی‌نوشت: بخشی از کاست پریسا را در کاست‌باز گوش کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *