بلاگ
پنجشنبههای رادیو ردیف: نسخهبرداری فرامرز پایور از ردیف موسی معروفی
نخستین نشست از سلسله نشستهای سندخوانی در خانه پایور برگزار شد. این برنامه با هدف مهم «معرفی و دسترسپذیر کردن اسناد موسیقی تاریخ ایران» که اغلب دور از دسترس جامعه موسیقی قرار دارند و کمتر کسی از وجودشان آگاه است، پایهگذاری شده است. خانه پایور علاوه بر نگهداری حرفهای این گنجینهها، رسالت آگاهسازی و به اشتراکگذاری آنها را نیز بر عهده دارد. این اسناد میتوانند بخشهایی از تاریخ موسیقی ما را که مغفول مانده یا با روایتهای تخیلی پر شده، با حقایق تاریخی روشن کنند.
گزارش کوتاهی از نشست اول سندخوانی در خانه پایور
تمرکز نشست اول بر سندی بسیار مهم از فرامرز پایور بود: دستنویسهایی که او از «ردیف موسی معروفی» تهیه کرده است. این ردیف که توسط وزارت فرهنگ و هنر وقت در دهه چهل شمسی منتشر شده، یک «ردیف مرکب» است که بخشهای عمدهای از آن از روایتهای مختلف جمعآوری شده. با این حال، در کتاب چاپ شده، منشأ این بخشها بهروشنی ذکر نشده است. سند پایور، این منشأها را مشخص میکند و از این بابت اهمیت تاریخی فراوانی دارد. این دستنویس نقش یک متن میانجی را ایفا میکند که اتصال میان نخستین یادداشتهای موسی معروفی و آخرین متنهای چاپی او را نشان میدهد.
در این نشست، دو کارشناس، آقایان «محمدرضا شرایلی» و «علی صمدپور»، به ارائه دیدگاهها و نتایج پژوهشهای خود پرداختند.
مرور آثار ضبطشده موسی خان معروفی
آقای شرایلی در بخش اول صحبتهای خود، نگاهی به «آثار ضبطشده موسی خان معروفی» بر روی صفحات گرامافون داشت. او اشاره کرد که موسی خان علاوه بر معلمی تار و گردآوری ردیف، فعالیتهای دیگری نیز داشته است. او شاگرد درویش خان بود و دورههای آموزشی را نزد ایشان به اتمام رسانده بود. همچنین، با وجود تحصیل دو ساله در مدرسه عالی موسیقی وزیری برای نت و تئوری، او پیش از ورود به این مدرسه نیز نوازندهای باسابقه بود. آقای شرایلی به سندی مهم اشاره کرد که نشان میدهد موسی خان در سال ۱۳۰۹ درخواست «تأسیس مدرسهای متوسطه موسیقی به نام دارالعلم موسیقی» را داده بود. در این درخواست، موسی خان ذکر میکند که «ردیفی را گردآوری و به نت درآورده که مخلوطی از ردیف اساتید میرزا عبدالله، میرزا حسینقلی، و درویش خان است». این سند نشان میدهد که این گردآوری اولیه حداقل پیش از سال ۱۳۰۹ انجام شده بوده. وی همچنین به ساخت قطعات متنوع توسط معروفی، از جمله ترانههای والس و سرودها، اشاره کرد که نشاندهنده نگاه او به موسیقی روز و تجدد در کنار سنت است.
در ادامه، به مرور ضبطهای موسی خان معروفی پرداخته شد که شامل تکنوازی تار و همنوازی با خوانندگان در اواخر سال ۱۳۰۷ یا اوایل ۱۳۰۸ و همچنین سال ۱۳۱۲ میشود. در این ضبطها، گاهی نام موسی خان به دلیل تمایلات شخصیاش کمرنگ بوده است. همچنین، اشاره شد که ساختههای موسی خان، بهویژه تصنیفها، در این دوره ضبط شدهاند. پس از سال ۱۳۱۲، اثری از نواختههای شخصی موسی خان معروفی در صفحات گرامافون سراغ نداریم، اما او یکی از همکاران اصلی رادیو در سالهای نخستین فعالیتش بود، اغلب به عنوان آهنگساز، هیئت ممتحنه یا در کارهای دفتری. برخی از ساختههای او در رادیو اجرا و سپس در سفر آقای بدیعزاده به هندوستان در سال ۱۳۱۹ ضبط شدهاند.
ردیف موسی معروفی، یک ردیف جامع
آقای صمدپور صحبتهای خود را با هدف موسی خان معروفی برای گردآوری یک «ردیف جامع» آغاز کرد. او نیز تأکید کرد که تا پیش از دسترسپذیر شدن اسناد، جزئیات این گردآوری و روایتهای مورد استفاده مبهم بود. نامه گلایهآمیز موسی معروفی پس از چاپ کتاب و بهخصوص «نسخه تقطیعشده توسط آقای پایور» که در مجموعه خانه پایور قرار دارد، این موضوع را روشنتر کرد. فرامرز پایور این نسخه را احتمالاً با راهنمایی یا توصیه، برای مشخص کردن منشأ هر گوشه تهیه کرده است. موسی معروفی ردیف خود را چندین بار بازنویسی کرده است. منابع او شامل ردیفهای درویش خان، میرزا عبدالله، میرزا حسینقلی و بعدها ردیف منتظمالحکما نوشته مهدیقلی هدایت بوده است. بر اساس استنساخ فرامرز پایور، در ردیف فعلی موسی معروفی، بخش عمدهای (حدود ۴۴ درصد) از ردیف منتظمالحکما و بخش قابل تاملی (حدود ۱۷ درصد) از ردیف درویش خان وجود دارد. همچنین حدود ۱۳ درصد از میرزا حسینقلی و مقدار بسیار جزئی (حدود ۱ درصد) از میرزا عبدالله در آن مشخص شده است. بخش بزرگی (حدود ۱۶ درصد) نیز نامشخص باقی مانده است.
علی صمدپور به روایت لطفالله مفخم پایان نیز اشاره کرد که در مقدمه نسخه خود، انگیزه گردآوری ردیف جامع توسط صبا و دشواری همکاری با استادان دیگر را شرح میدهد و اینکه تنها موسی معروفی حاضر به همکاری و ارائه ردیف مدون خود بوده است. نکته مهم دیگر از صحبتهای علی صمدپور، اشاره به وجود «نشانههای اختصاری منبع در دستنویس اصلی موسی معروفی» است که فرامرز پایور آنها را عیناً رونویسی کرده و این نشانهها توسط پایور تعیین نشدهاند. حذف این نامها در نسخه چاپی، ممکن است بر اثر بحثها و مجادلات هیئت بررسی در وزارتخانه وقت برای انتشار بوده باشد. آقای صمدپور همچنین به تفاوت نسخه دستنویس مفخم پایان که آمیخته با شعر است، با نسخه چاپی متأخر اشاره کرد. در پایان، ایشان به پتانسیل پژوهشی عظیم این اسناد اشاره کرد، از جمله مطالعه تطبیقی ردیف موسی معروفی با دیگر روایتها و تحلیل روششناسی او در گردآوری و بازنویسی ردیفها.
نشست اول سندخوانی گامی مهم در جهت شناساندن این «اسناد منحصربهفرد» به جامعه موسیقی و پژوهشگران بود و زمینهساز بحثها و تحقیقات عمیقتر در تاریخ موسیقی ایران خواهد شد.